مدیرانی با هوش هیجانی بالا در فضای کسب و کار موفقتر از رقبای خود عمل میکنند. کارمندانی که ضریب هوش هیجانی بالاتری نسبت به دیگران دارند با مدیریت احساسات خود، در مواقع لزوم انعطاف پذیرند و با انتقادپذیری به افزایش بهرهوری کسب و کار کمک خواهند کرد.
هوش هیجانی چیست؟
هوش هیجانی (Emotional quotient) یا EQ در برخی موارد EI مخفف (Emotional Intelligenc) نیز گفته میشود در اصطلاح روانشناسی توانایی درک و مدیریت احساسات خود و دیگران است. از جمله تعاریف دیگر هوش هیجانی، ایجاد تعادل بین دو بخش عقل و احساسات مغز است.
هوش هیجانی از ترکیب دو واژه هوش و هیجان تشکیل شده است که هوش به معنی توانایی یادگیری و کاربرد مهارت برای سازگاری با محیط بوده و هیجان بیانگر کلیه واکنشهای عاطفی نظیر شادی، غم، تنفر، عصبانیت و … است.
نشانه های هوش هیجانی در کسب و کار
اما نشانه های هوش هیجانی چیست؟ اگر از روی ظاهر افراد میتوانید احساسات آنها را کشف کنید یا توانایی کشف نقاط قوت و ضعف خود را دارید و میتوانید کنترل احساسات خود را در فضای کسب و کار برعهده بگیرید، بدانید که از هوش هیجانی بهرهمند هستید.
نشانه های هوش هیجانی بالا
نشانه های هوش هیجانی بالا عبارتند از:
توانایی رهبری گروه
توانایی کشف نقاط قوت و ضعف
کنجکاوی در مورد شناخت افراد
توجه به جزئیات
شناخت کامل احساسات خود و دیگران
انعطافپذیری و پذیرش تغییر
علاقه به کمک به دیگران
امیدواری و یافتن راهحلهای جایگزین به هنگام شکست
و …
نشانه های هوش هیجانی پایین
در مقابل ممکن است هوش هیجانی شما پایین باشد. نشانه های هوش هیجانی پایین عبارتند از:
علاقه به جروبحث زیاد و زودرنج بودن
عدم شناخت احساسات خود و دیگران
گذشتن از اشتباهات خود بدون اصلاح
قضاوت سریع دیگران و سرزنش کردن آنها
عدم کنترل و درک موقعیتهای بحرانی
عدم توانایی در دفاع از خود
و…
مؤلفه های اصلی هوش هیجانی
مؤلفه های اصلی هوش هیجانی که توسط دنیل گلمن روانشناس مطرح در زمینه مطالعات هوش هیجانی همانند تصویر زیر تقسیمبندی میشود:
خودآگاهی در هوش هیجانی
خود نظم دهی در هوش هیجانی
انگیزه در هوش هیجانی
همدلی در هوش هیجانی
مهارتهای اجتماعی در هوش هیجانی
هوش هیجانی در کسب و کار یا محیط کار
اگر میخواهید کسب و کار جدیدی را راهاندازی کنید به فاکتور هوش هیجانی در کسب و کار یا محیط کار توجه کنید. بیشتر استارتاپ ها بهدلیل عدم توجه به این بخش شکست میخورند چراکه کارمندان با هوش هیجانی بالا توان بیشتری در هدایت و کنترل افراد تحت نظر خود دارند. بر اساس تحقیقات صورت گرفته ارتباط مستقیم بین وظیفه شناسی، احساس مسئولیت، وجدان کاری و هوش هیجانی وجود دارد.
هوش هیجانی در مدیریت و رهبری سازمانی
یکی از مهمترین ویژگیهای مدیران در مدیریت و رهبری یک سازمان، هوش هیجانی است. هوش هیجانی جایگاه هیجانات و احساسات انسانی را تفسیر میکند. مدیرانی که هوش هیجانی بالایی دارند رهبریت مؤثرتری نسبت به رقبای خود خواهند داشت. همچنین باعث افزایش راندمان، رضایتمندی و تعهدپذیری کارمندان خود خواهد شد.
کاربرد هوش هیجانی در سازمان
اهمیت هوش هیجانی در سازمان هم از جانب کارمندان و هم از جانب مدیران اهمیت دارد. بهاینترتیب که کارمندان با ضریب هوش هیجانی بالا آرامش خود را در مواجه با شرایط پراسترس حفظ میکنند. انتقاد پذیرند و در صدد رفع اشتباهات خود هستند. همچنین با تواضع و درک دیگران ارتباطات اجتماعی قویتری دارند.
در نقطه مقابل، مدیرانی که هوش هیجانی بالاتری نسبت به رقبای خود دارند احساسات و افکار کارمندان در مواجهه با فشار کاری را درک کرده و از طریق احترام گذاشتن و درک متقابل کارمند، احساس ارزشمند بودن به افراد میدهند. در چنین شرایطی است که رضایت شغلی کارکنان حاصل میشود و مهارتهای حل مسائل سازمانی ارتقا مییابد.
نتیجه گیری
اثرگذاری هوش هیجانی در کسب و کار همان اثرگذاری بر نحوه مدیریت احساسات انسانی است. در فضای رقابتی کسبوکار، مدیرانی موفق خواهند بود که ضریب هوش هیجانی بالایی دارند و با درک احساسات کارمندان، رضایتمندی و تعهدپذیری آنها را افزایش میدهند. این موفقیت در جهت متقابل برای کارمندانی با هوش هیجانی بالا نیز صادق است.
منابع: